loading...
هیئت زنجیرزنان قاسمیه مارالان
جواد قاسمی بازدید : 38 جمعه 30 دی 1390 نظرات (2)


اسلام ، آیین زندگی - مخالف بیفکری

پاسخی به شبهات بیخدایان و افراد زندیق و افشای چهرۀ سکولاریسم
زندگانی پیامبرخدا(ص):دوران کودکی

در بخش پیشین دیدیم که با وفات عبدالمطلب کفالت محمّد(ص) را ابوطالب به عهده گرفت.



گویند روزی که ابوطالب، محمّد(ص) را به خانه آورد به همسرش فاطمه بنت اسد گفت: "بدان این فرزند برادر من است که نزد من از جان و مالم عزیزتر است..." فاطمه بنت اسد در پاسخ گفت:"آیا سفارش فرزندم محمد را به من میکنی در حالی که او از جان و فرزندانم نزد من عزیزتر است؟"



از روایات بر میاید که ابوطالب نیز مانند پدرش توجه ویژه به محمد(ص) داشت و او را از خود دور نمیکرد و محبت خاصی به او داشت.



خشکسالی در مکه



قاضی دحلان در کتاب سیره خود از ابن عسکر به سند خود از جلهمة بن عرفکه نقل میکند که میگوید در سال خشکسالی وارد مکه شده و میبنید که مردم در کمال سختی بوده میخواهند نزد بتهای لات و عزی یا مناة رفته و از آنها طلب باران کنند ولی در بین آنها پیرمردی میگوید بهتر است به نزد یادگار ابراهیم و اسماعیل(یعنی ابوطالب) برویم. مردم همگی به خانه ابوطالب میروند و میگویند به برای ما از خداوند طلب باران کن.



ابوطالب از خانه بیرون آمد و محمد را با خود را با خود به کنار خانه کعبه برد و پشت او را به خانه کعبه چسبانید و از درگاه خدا دعای باران کرد. طولی نکشید که ابر از اطراف گرد آمده و باران بسیاری بارید. در پی این ماجرا ابوطالب قصیدۀ لامیۀ را در مدح محمد(ص) سرود.



برخی از حالات پیامبر در کودکی



ابن شهر آشوب در از قاضی معتمد در تفسیرش نقل میکند که ابوطالب حالات رسول خدا(ص) را در کودکی شرح میداد و میگفت: هرگاه میخواست چیزی بخورد و یا بیاشامد، نام خدا را به زبان میاورد و بسم الله میگفت و چون از طعام فارغ میشد میگفت «الحمد لله کثیرا» و من از این کار وی تعجب میکردم. هیچگاه از او دروغی نشنیدم و کارهای مردم مردم جاهلیت را انجام نمیداد و هیچگاه ندیدم بیجهت خنده کند...
+ نوشته شده در یکشنبه بیست و پنجم اسفند 1387ساعت 12:0 توسط مسلمان ایرانی | آرشیو نظرات
زندگانی پیامبرخدا(ص): از رحلت آمنه تا وفات عبدالمطلب

کفالت عبدالمطلب



با آمدن محمّد(ص) به مکه کفالت او را جدّش عبدالمطلب به عهده گرفت.



طبق اسناد تاریخی، عبدالمطلب به محمّد(ص) محبت و علاقۀ زیادی داشت. برخی میگویند سبب این محبت یتیمی آن حضرت بود، بخصوص که مدتی بعد مادر خویش را نیز از دست داد و برخی گویند بخاطر مکارم اخلاق و تربیت و نبوغ و ادب این فرزند، جدّ بزرگوارش شیفتۀ او شده بود. از اینها مهمتر اخباری بود که به عبدالمطلب از طریق تواریخ و گفتار کاهنان و دانشمندان در مورد آیندۀ درخشان این فرزند رسیده بود؛ به همین سبب بود که عبدالمطلب بارها به آیندۀ درخشان این نوادۀ خویش اشاره نموده بود.



درد چشم و پیشگویی راهب مسیحی



از حوادث این سالها چشم درد سختی بود که محمّد(ص) بدان دچار شد و در مکه موفق به درمان آن نشدند. عبدالمطلب او را نزد راهبی که در عکاظ(به قولی در جحفه) ساکن بود و در درمان چشم مهارت داشت برد. راهب چون چهرۀ محمّد(ص) را دید به عبدالمطلب گفت:

«بدان این فرزند پیغمبر این امت خواهد بود و درد چشم وی بزودی برطرف خواهد شد و ترسی از این ناحیه متوجه او نیست، او را به دیار خود بازگردان و از اهل کتاب او را نگهبانی کن که او را نربایند»



خشکسالی و دعای باران



گویند چند سال در مکه باران نبارید. عبدالمطلب محمّد(ص) را به کوه ابوقیس برد و آن حضرت را روی دست خود بلند کرده، برای آمدن باران دعا کردکه باران فراوانی آمد و مردم مکه و اطراف آنرا سیراب نمود.



پیشگویی مردم بنی مدلج



در تورایخ آمده است که مردم بنی مدلج در علم قیافه شناسی تبحر داشتند و به عبدالمطلب گفتند که جای پایی شبیه تر از جای پایی که در مقام ابراهیم است از جای پای او ندیدیم!

البته این روایت تاریخی به احتمال زیاد جعلیست زیرا اساسا علمی به نام قیافه شناسی وجود ندارد، مگر آنکه ادعا شود که این علم هم مثل سحر و جادو منسوخ شده است!



وفات عبدالمطلب



مطابق مشهور هشت سال از عمر محمّد(ص) میگذشت که عبدالمطلب از جهان رفت و در حال مرگ به فرزندان خود گفت: محمّد یتیم است از او نگهداری کنید و سفارش منرا دربارۀ او بپذیرید.

ابولهب گفت: من حفاظت او را میپذیرم.

- شرّ خود را از وی بازدار!

عباس گفت: من کفالت او را به عهده میگیرم.

- تو مردی تندخو و غضبناک هستی و ترس آن دارم که او را بیازاری.

ابوطالب پیش آمده گفت: من از او نگهداری میکنم.

-تو شایستۀ این کار هستی.



و بدین طریق کفالت محمّد(ص) را عمویش ابوطالب به عهده گرفت.



------------------------------------------------------

منابع اصلی:



۱. زندگانی حضرت محمّد(ص) ]منبع شیعه[

۲.خورشید نبوت ]منبع سنّی[



رده بندی موضوعی: تاریخ صدر اسلام و زندگی ائمه



نظر دهید
+ نوشته شده در سه شنبه بیست و هشتم خرداد 1387ساعت 21:50 توسط مسلمان ایرانی | آرشیو نظرات
زندگانی پیامبرخدا(ص): از ولادت تا رحلت آمنه

نسب محمّد(ص)



نسب محمّد(ص)، به اسماعیل، ذبیح الله، باز میگردد. بنا به نظر شیعه اجداد محمّد(ص)، همگی مؤمن و موحد بوده و هرگز به پرستش غیر خدا نپرداخته اند.



پدر محمّد(ص)، عبدالله بن عبدالمطلب، فرزند بزرگ قبیلۀ قریش بود، که حاکمیت شهر مکه، واقع در سرزمین حجاز عربستان، را در دست داشت. چنانکه پیش از این گفته شد. مسجدالحرام و در قلب آن خانۀ کعبه، در شهر مکه قرار داشت. ابراهیم(ع) این محل را، مرکز یکتاپرستی قرار داد ولی بدبختانه به خاطر جهل بشر این محل به مرکز بت پرستی عربستان تبدیل شد و خانه کعبه را از بتهای قبایل پر کردند. لازم به ذکر است که عبدالله طبق قول معروف، وقتی دو ماه یا کمی بیشتر از بدنیا آمدن فرزندش گذشته بود، از دنیا رفت.



مادر پیامبر خدا(ص)، آمنه نام داشت که گویند از نظر فضیلت و مقام بالاترین زنان قریش و از قبیلۀ بنی زهره بود. مادر آمنه نیز از زنان بزرگ روزگار خویش بود.



ولادت محمّد(ص)



گویند محمّد(ص)، در شهر مکه و در سال عام الفیل متولد شدند.نام این سال را به واسطۀ ماجرای حملۀ ابرهه،با سپاهی سوار بر فیل، به خانۀ کعبه و نزول عذاب الهی بر ایشان، عام الفیل نامیده اند که معنایش «سال فیل» است.



به لحاظ تاریخ مسیحیان، نیز ولادت پیامبر را برخی 580 میلادی و گروهی 573 میلادی دانسته اند. به هر حال به لحاظ تاریخ هجری زمان ولادت پیامبر 53 پیش از هجرت است و شکی در آن نیست.



در روز ولادت با سعادت محمّد(ص)، بین شیعیان و اهل سنت،به اندازۀ چند روز اختلاف نظر وجود دارد و مورخین مختلف تاریخ میلاد ایشان را هشتم، دهم، دوازدهم و هفدهم ربیع الاول دانسته اند.



در مورد محل دقیق ولادت پیامبر خدا(ص) نیز اختلاف نظر وجود دارد. برخی گویند در خانۀ محمّد بن یوسف ثقفی به دنیا امد و برخی گویند در شعب بنی هاشم متولد گردید. برخی اخبار کم اعتبار دیگر نیز موجود هستند که بعضی از آنها محل ولادت را خارج از مکه میدانند.



در مورد نامگذاری پیامبر(ص) نیز دو نظر وجود دارد. برخی گویند در خواب آمنه مأمور شد که نام «محمّد» را بر او بگذارد و برخی گویند عبدالمطلب این نام را بر او نهاد و علت را چنین توصیف کرد: «میخواستم در آسمان نزد خدا و در زمین نزد مردم ستوده باشد» (محمّد یعنی ستایش شده، ستوده)



حوادثی در شب ولادت



گویند در شب میلاد محمّد(ص) حوادثی چند رخ داد که نشانگر ظهور کسی بود که بزودی به ظلمها پایان میدهد. بنده از آوردن آنها خودداری میکنم ولی برای تحقیق در مورد آن میتوانید به کتاب «امالی» شیخ صدوق مراجعه نمایید.



دوران شیرخوارگی

بزرگان قریش و مکه را عادت بر آن بود که نوزادان خود را برای شیردادن و بزرگ کردن به زنان قبایل بادیه‌نشین میسپردند و این عمل علل مختلفی داشت و از آن جمله این بودکه: هوای آزاد و محیط صحرا برای رشد و تربیت سالم بچّه مناسب است، زنان خودشان زمان آزاد بیشتری داشته باشند و اینکه اعراب صحراء زبان فصیحتری داشتند.



محمّد(ص) را ابتدا برای شیر دادن به ثویبه سپردند و سپس حلیمۀ سعدیه از بادیه آمد و او را برای شیر دادن به بادیه برد. برخی میگویند روزهای نخست را خود آمنه به محمّد(ص) شیر داده است.



ابن هشام از حلیمۀ سعدیه نقل میکند که زمانی که شیردادن محمّد(ص) را پذیرفت سالی بود که دچار قحطی و خشکسالی بودند و پس از پذیرفتن پیامبر، برکات بر او نازل گردید. از این رو وقتی محمّد(ص) دوساله شد و او را نزد مادرش برد از او خواست که او را به میان قبیله خود بازگرداند که این درخواست مقبول واقع شد. منابع شیعی هم از حلیمه نقل میکنند که برعکس سایر کودکان که صبح با کسالت بیدار میشوند همیشه با شادابی و پاکیزه از خواب برمیخواست.



برخی مورخین سنّی از ماجرای شق سینه در دوران پس از شیرخوارگی سخن میگویند و آن اینکه جبرئیل روزی بر محمّد(ص) که در حال نگهداری از گله بود، نازل شد و سینه‌اش را شکافت و لخته خونی از قلب محمّد(ص) بیرون کشید و گفت این بهرۀ شیطان است از تو! حلیمه چون پی به ماجرا برد او را نزد مادرش برد که البته مادرش در مورد شأن و مقام و شرایط ولادت او سخنان فراوان بدو گفت. اما این ماجرا از دیدگاه منتقدانه قابل قبول نیست و علل آن عبارت است از:



۱. هر داستانی که در تاریخ بیاید صحیح نیست. بسیاری از وقایعی که در تاریخ نقل میشوند مانند همین داستان، افسانه‌اي هستند. در غیر عقلانی بودن این داستان همین بس که بگوییم که مگر در قلب کودک خردسالی سیاهی و ناپاکی وجود دارد که کسی بخواهد انرا بیرون بیاورد؟؟ مگر خدا همه را پاک خلق نمیکند؟



۲. باید توجه داشت که این ماجرا هر چند در برخی کتب آمده ولی این نمیتواند قابل قبول باشد و بدیهیست که از اسرائیلیات است چرا که تأییدگر ادعای مسیحیون مبنی بر این است که شیطان در وجود هر پیامبری اثر داشته مگر عیسی مسیح!!



۳. اساسا" خیلی غیر عقلانی است که معصومیت با خارج کردن لختۀ خون بدست آید.



۴.اگر معصومیت اینگونه بدست میاید چرا پیامبران پیشین و و ائمه چنین ماجرایی را تجربه نکردند؟



۵. میدانیم که معصومیت از طرف خدا به فرد داده میشود ولی با این داستان اینگونه به ما تلقین میشود که در شرایط آزمایشگاهی قادر به ایجاد عصمت در انسانها هستیم!



در مورد بازگرداندن محمّد(ص) از سوی حلیمه ابن اسحاق گوید: مسیحیان حبشی محمّد(ص) را دیدند و به حلیمه گفتند ما او را از دست تو خواهیم ربود و به شهر و دیار خود خواهیم برد، زیرا میدانیم آینده‌اي درخشان دارد. حلیمه از ترس مسیحیان حبشی پیوسته مراقب او بود تا وقتی که او را به مادرش تحویل داد.



مورخین شیعه نیز نقل میکنند که فال بینی در بازار عکاظ محمّد(ص) را دید و فریاد زد: این کودک را بکشید ولی حلیمه او را پنهان کرد و به میان قبیله خود برد.



به هر روی اکثر مورخین معتقدند پیامبر خدا تا سن پنج سالگی در بین قبیلۀ سعد زندگی کرد و سپس حلیمه او را به نزد مادرش برد.



بازگشت به مکه و رحلت آمنه



وقتی محمّد(ص) به مکه باز میگشت در بین کوچه‌هاي مکه حلیمه او را گم کرد و سراسیمه به نزد جدش آمد و موضوع را گفت و قریشیان به دنبال او گشتند و او را در بالای شهر مکه یافتند و نزد جدش بردند.

عبدالمطلب بسیار به محمّد(ص) علاقه و توجه داشت و در این مورد در تاریخ ماجراهایی موجود است.

با آمدن محمّد(ص) به مکه مادرش تصمیم گرفت فرزند خود را برای دیدار خویشاوندانش به یثرب ببرد. متأسفانه در بازگشت از این سفر در منزلی به نام «ابواء» آمنه بیمار شد و وفات یافت و در همان مکان به خاک سپرده شد.



------------------------------------------------------

منابع اصلی:



۱. زندگانی حضرت محمّد(ص) ]منبع شیعه[

۲.خورشید نبوت ]منبع سنّی[
+ نوشته شده در جمعه نهم فروردین 1387ساعت 14:48 توسط مسلمان ایرانی | آرشیو نظرات
بشارتهای مربوط به ظهور محمّد(ص) پیش از بعثت

با سلام. هر چند این پست را میشد در موضوع بندی برهانها جای داد ولی من آنرا در بین مباحث تاریخ صدر اسلام قرار میدهم. میخواهیم پیش از سخن راندن از ولادت و زندگانی پیامبر از بشارتهایی که پیش از بعثت پیامبر در مورد آن بزرگوار بوده است سخن بگوییم.



ادامه مطلب
+ نوشته شده در چهارشنبه بیست و چهارم بهمن 1386ساعت 23:36 توسط مسلمان ایرانی | آرشیو نظرات
جهان در آستانـۀ بعثت

پیش از آنکه بخواهیم در مورد تاریخ صدر اسلام سخنی برانیم،باید از شرایط آنروز دنیا سخن بگوییم تا بدانیم که چرا خدا این زمان را برای فرستادن خاتم پیامبرانش برگزید.



روم شرقی

روم شرقی(بیزانس) که در سال ۳۳۰ میلادی به پایتختی قسطنطنیه،توسط کنستانتین(قسطنطین) بزرگ،بنیاد نهاده شده بود، مرکز صحنۀ مبارزات و تهاجمات اقوام مختلف بود.

مردمان روم،در عین جنگ و ستیز و تجاوز به خاک همسایگانشان،مردمی هنرمند نیز بودند.شهر قسطنطنیه یکی از چهار شهر بزرگ جهان(اورشلیم،رم،آتن و قسطنطنیه) بود و در آن ساختمانها و کلیساهای بزرگ و مجلل،از جمله کلیسای سانتاسوفیا و آبراهها و حمامهای مشهور، قرار داشت.شهر قسطنطنیه مستحکمترین شهر آن روز جهان بود و حصارهای آن تا قرن پانزدهم میلادی،گشوده نشد.



در آستانۀ بعثت، روم شرقی،بر یونان و ترکیۀ فعلی،شام،فلسطین و بخشهایی از آفریقا حکومت میکرد.



دین رومی ها، نخست بت پرستی بود و تعداد خدایان رومی ضرب المثل شده بود،ولی با تأسیس روم شرقی مذهب مسیحیت اجازه تبلیغ یافت و سپس دین رسمی مملکت شد.شاهزادگان و روحانیان بزرگ روم برای تسلط بر مردم و سرکوب احساسات آزادیخواهانه متحد شده بودند و با برگزاری مراسم پر زرق و برق ولی توخالی،تشریفات خسته کننده از یک سو و ایجاد رعب و وحشت از سوی دیگر،به حکومت خود ادامه میدادند.دوران قرون وسطی، نزدیک به یک قرن بود که آغاز شده بود.مغرب زمین در خرافات و تفکرات غلط فرو رفت.تبدیل شدن مسیح به فرزند خدا و تثلیث نیز ارمغان این دوره است.گویند در این دوران مردم را در اوج ناآگاهی نگه داشته بودند چنانکه آنها را از نظافت باز میداشتند و شپش را مروارید خدا بر روی زمین میخواندند.به اسم دین، مردم را از کسب علم باز میداشتند و اگر علم روز چیزی را نشان میداد که بر خلاف نظرات ایشان بود آنرا تکفیر میکردند چنانکه بعدها و در اواخر قرون وسطی،نظریات گالیله را کفر نامیدند!

دادگاههای تفتیش عقاید و شیوع خرافات به شدت در حال گسترش بود و چه بسا افرادی که به بهانه ای واهی مثل «جادوگری» به آتش کشیده میشدند!



برتراند راسل گوید:«وقتی اعراب مسلمان وارد اسپانیا شدند،بینوایان و یهودیان از سقوط سلطنت و کلیسا که فقر آنها را نادیده گرفته و ایمانشان را درهم کوبیده بودند،هیچ افسوسی نخوردند.»



ایران

کشور ایران پیشینه ای بس دور دارد ولی اولین حکومت پادشاهی آن را کوروش بزرگ با تأسیس،یکی از بزرگترین امپراتوریهای تاریخ،در حدود ۵۵۰ قبل از میلاد، برپا کرد که در زمان اوجش از غرب تا یونان و مصر و از شرق تا سند گسترش یافته بود.برخی محققین معتقدند که کوروش با تنظیم منشور حقوق بشر، از انساندوست ترین شاهان است.در واقع هم از معدود شاهانیست که از او در تاریخ به نیکی یاد شده است.او پس از پیروزی بر دشمنان با آنها به نیکی رفتار مینمود و مردم هر شهری را که میگرفت چون مردم پارس از ملت خود میشمرد.لازم به ذکر است که کوروش از ممدوحان تورات است و برخی از متفکرین معتقدند که منظور قرآن از ذوالقرنین کوروش هخامنشی بوده است. البته برخی هم او را بخواطر انقراض تمدنهای اطرافش و جنگهای بسیارش سرزنش میکنند ولی در کل خصائل کوروش بر این انتقادات میچربد.

مردمان ایران مردمی سلحشور و خود ساخته بودند و در طول تاریخ هزار و صد سالۀ پیش از اسلام فقط یکبار تسلط بیگانه را بر خود دیده بودند که با تأسیس حکومت اشکانی و اخراج اشغالگران منتفی شده بود.اشکانیان را نیز ساسانیان برچیدند و این سومین حکومت ایران، با عصر بعثت مقارن شد.

از مسائلی که خیلی توسط ایرانیان و محققین مورد توجه است عدم وجود سیستم برده داری در ایران است که در همه جای دنیا و نیز روم وجود داشت.البته مصادیقی از برده داری در ایران ساسانی دیده شده است مثل آنچه شاپور با اسرای رومی و نیز با اعراب کرد ولی در هر حال خرید و فروش برده در بین ایرانیان مرسوم نبود.

به لحاظ علم و دانش هم باید متذکر شویم که مردم ایران، مردمی مستعد،هنرمند و علم دوست بودند.صدها سنگ نگاره،معماریهای جالب از جمله مدائن و همچنین دانشگاه جندی شاپور که هنوز هم در شهر اهواز برپاست مؤید این سخن است.





اما از سوی دیگر در ایران ساسانی نظام طبقاتی شدیدی وجود داشت و جامعۀ ایران بر دو رکن خون و مالکیت، قائم بود.جناب انوشیروان عادل پادشاه مقتدر ساسانی،پیش از دستیابی به سلطنت و در آخر سال ۵۲۸ یا اوایل سال ۵۲۹ میلادی، مزدکیان را که مخالف نظام طبقاتی بودند،به نیرنگ قلع و قمع کرد.طبقات پایین حق تحصیل نداشتند و نوشیروان عادل بنا به حکایتی از شاهنامۀ فردوسی در شرایطی که برای جنگ با روم(شرقی) در حال جمع آوری پول بود حاضر نشد به یک بچه کفاش در عوض تمام ثروت پدرش حق تحصیل بدهد.



پس از انوشیروان،هرمزد چهارم در سال ۵۷۹ میلادی بر تخت نشست.مورخین شرق گویند وی به فقرا رسیدگی میکرد و به بزرگان سخت میگرفت تا جایی که بلعمی گوید سیزده هزار و ششصد تن از بزرگان را به سبب ظلم بر ضعفا کشت.برعکس مورخین رومی وی را ظالم،خودخواه و بیرحم وصف کرده اند ولی عیسویان ایران نیز از او به نیکی سخن گفته اند.در هر حال این نوع عملکرد هرمزد و کم توجهیش به موبدان منجر به سرنگونیش و بر تخت نشستن شاهی شد به نام خسرو ابرویز(پرویز) که فرزند وی بود.خسرو پرویز در سال ۵۹۰ برتخت نشست و اجازۀ قتل پدر را داد.



خسروپرویز خود را آدمی فناناپذیر از بین خدایان و خدایی بسیار جلیل در میان مردم میخواند.



خسرو پرویز پادشاهی بیرحم و خونریز بود.ثعالبی گوید:«خسرو(پرویز) را گفتند که فلان حکمران را به درگاه خواندیم تعلل کرد.پادشاه توقیع فرمود اگر برای او دشوار است که به تمام بدن نزد ما آید،ما به جزئی از بدن او اکتفا میکنیم،تا کار سفر آسانتر شود؛بگویید سر او را به درگاه ما بفرستند!»



از برجسته ترین صفات خسرو میل به خواسته و تجمل بود.در سی و هشت سال پادشاهی،گنجها آکند و تجملات فراهم کرد.در سال هجدهم سلطنت،مالی که خسرو به گنج جدید خود در تیسفون نقل کرد، قریب ۴۶۸ میلیون مثقال طلا بود؛ البته دارایی او خیلی بیشتر از میزانی بود که در بالا آمد. او با وصول مالیات از مردم،بدون اندک ترحمی،ثروت خود را هر روز بیشتر میکرد. در عین حال هم مبالغی کثیر به عنوان غرامت اموالی که از خزانۀ او سرقت یا تلف شده بود را از مردمان میگرفت.



خسرو پرویز به اسب خودش "شبدیز" چنان علاقه داشت که سوگند یاد کرده بود هرکس خبر هلاکت آن اسب را به او بدهد او را خواهد کشت.حتما" میدانید خبر مرگ این اسب را چگونه به خسروپرویز دادند!



بنا بر روایت طبری و نلدکه، خسرو پرویز در حرم خود ۳۰۰۰ زن داشته است و به غیر از دخترانی که خدمتکار یا خواننده یا نوازنده بودند،۳۰۰۰ خادم مرد،همچنین ۸۵۰۰ اسب،۷۶۰ فیل و ۱۲۰۰۰ قاطر برای حمل بنه داشت! و طبری گوید خسرو بیش از هرکسی به جواهرات و ظروف گرانبها و امثال آن مایل بود.



عجائب بارگاه خسروپرویز ورد زبان مورخان ایرانی و عرب است و از آن جمله: قصر تیسفون،درفش کاویان،رامشگران و نوازندگان دربار،غلامی به نام خوش آرزوگ،اسبش شبدیز،فیل سفید و سوگلی حرمش شیرین.فردوسی گنجهای هفتگانۀ ویرا گنج عروس،گنج بادآورده،دیبۀ خسروی،گنج افراسیاب،گنج سوخته،گنج خضرا و شادورد برشمرده است ولی بزرگترین نفایس خسرو، تخت طاقدیس بود.



جای سؤال است که از اینهمه گنج و پول چه چیزی عاید مردم فقیر و مستمند میشد؟ کسانی که با مالیاتشان گنجهای خسرو را میساختند در مقابل چه دریافت میکردند؟



جالب اینکه این شاه در اواخر سلطنتش بسیاری از این نفایس را در پی شکست از روم از دست داد و در آخر هم در خانه ای زندانی شد و همان معامله را که با پدر کرده بود، پسرش با وی کرد.



پیامبر اسلام به تقریب در سال بیستم سلطنت این پادشاه بیرحم و حریص مبعوث شدند.



در مورد دین ایرانیان،باید بگوییم که ایرانیان از دیرباز با ایمان به زرتشت به یکتاپرستی روی آورده بودند و زمانی که یونانیان و رومیها و مصریها خدایان دروغین خود را میپرستیدند، ایرانیان در کنار اقلیتهای کوچک یهودی و حنفاء به پرستش خدای یگانه میپرداختند.



به لحاظ دینی هم، هر چند مثل آنچه کلیسا در روم شرقی با مردم میکرد موبدان بر مردم روا نمیداشتند ولی تأیید نظام طبقاتی از سوی مذهب و کتاب تحریف شدۀ زرتشتیان و در عین حال دست داشتن موبدان در سرنگونی هرمزد چهارم چیزهایی نیست که از ذهن تاریخ حذف شود.همچنین است ممنوعیت تبلیغ هر دینی جز زرتشتیت در آن زمان.

از سوی دیگر دین زرتشت،در آستانۀ بعثت خاتم الانبیاء به شدت دچار تحریف شده بود و افسانه ها و داستانهای عجیبی به آن راه یافته بود و از آن جمله جنگ ششهزارسالۀ اهورامزدا با اهریمن است.در جای خود از این تحریفات میگوییم ولی در همین حد یادآوری میکنیم که زرتشتیان خود نیز مایل بودند بعضی افسانه ها و اساطیر عامی و بعضی اعتقاداتی را که در فصول اوستا ثبت شده بود،حذف کنند؛چنانکه امروزه خود زرتشتیها افسانۀ جنگ ششهزارسالۀ اهورامزدا با اهریمن را کتمان میکنند.

این نکته نیز باید یادآوری شود که ایرانیان باستان با محارم خود ازدواج میکردند و این در بین شاهان نیز رواج داشت.



در زمان ظهور اسلام به غیر از زرتشتیها،افرادی هم به مکاتب بودایی، مانوی، مزدکی، مسیحیت و یهودیت ایمان آورده بودند.



جزیرة العرب

اعراب را به سه دسته میتوان تقسیم کرد:

۱.عرب بائده:این گروه پیشتر نابود شدند و عاد و ثمود و مدین از ایشانند.



۲.عرب عاربه(اصیل):بیشتر به عرب قحطانی معروفند و برخی عرب را فرزند یعرب بن قحطان میدانند.



۳.عرب مستعربه: در اصل از نسل اسماعیل فرزند ابراهیم خلیل الله است ولی معمولا"از معد بن عدنان شناخته میشوند لذا به ایشان عدنانی هم میگویند.پیامبر(ص) نیز از این گروه است و عدنان جد بیستم پیامبر است.



جزیرة العرب را میشود به سه بخش خشک،کوهستانی و سرسبز یعنی صحرای عربستان،حجاز و یمن تقسیم کرد و حکومتهای معینیان(۶۰۰-۱۲۰۰ ق.م)، قتبان(۶۰۰ ق.م تا قرن دوم میلادی)، سبائیان(حدود ۹ قرن تا ۱۱۵ ق.م)، حضرموت(معاصر معینیان.انقراض در ۳۰۰ میلادی)، نبطیان(از قرن چهارم قبل از میلاد تا قرن ششم میلادی)، حمیریان(ادامۀ حکومت سبائیان تا ابتدای قرن چهارم میلادی)، تدمر(از زمانی نامعلوم تا ۲۷۰ میلادی)، غسانیان(از زمانی نامعلوم تا زمان انقراض توسط سپاه اسلام)، لخمیان(از اواخر قرن سوم تا قرن هفتم میلادی) بر قسمتهای مختلف این سرزمین حکم رانده اند.ایران و روم شرقی نیز معمولا" سعی میکردند گروههای مختلف اعراب را تابع خود کنند و در جنگ علیه یکدیگر بکارگیرند.لازم به ذکر است که در زمان بعثت، یمن جزء خاک ایران ساسانی بود.



مردمان عرب، مردمانی مهمان نواز و خونگرم بودند.از اخلاقهای خیلی نیکوی عرب، سنت زیبای پناه دادن بود.گاهی ممکن بود یک قبیله با کسی دشمنی داشته باشند و تصمیم به کشتنش بگیرند، ولی یکی از افراد قبیله به او پناه میداد و تا زمانی که او رسما" پناه خود را از آن فرد برنمیداشت افراد آن قبیله به احترام خویشاوندشان هیچ تعرضی به وی نمیکردند.این سنت چنان نیکو بود که پیامبر(ص) هم آنرا تأیید نموده و فرمودند:هرگاه مسلمانی به کسی پناه دهد آن فرد در پناه تمام مسلمین است.از خصائل نیکوی دیگر اعراب باید به ساده زیستی و غیرت اشاره کرد.همچنین اعراب مردمی مقاوم بودند و این از زندگی ایشان در در سرزمین گرم و خشکی چون عربستان هویداست.به لحاظ علم و ادب اعراب هر چند کار علمی منحصر به فردی نداشتند ولی شعرایی بزرگ و نامی از بین ایشان برخاسته اند.هنر سخنوری هم برای ایشان یک حسن محسوب میشد و حتما" داستان آواز مخصوصی که با آن شترها را وادار به سریع دویدن میکردند را شنیده اید.



علیرغم خصائل نیکوی فوق، اعراب مردمی کینه توز بودند و گاهی بر سر کوچکترین مسائل جنگهای بزرگی به راه مینداختند.برای برخی از قبایل عرب غارت یکدیگر، یکی از راههای عادی امرار معاش محسوب میشد. از سوی دیگر دارای عادتهایی بسیار زشت و ناپسند بودند از جمله زنده بگور کردن دختران، اعتقاد به طلسم و عقاید خرافی.به علت جنگهای پی در پی قادر به جمع آوری قدرت منسجم نبودند و مدام بازیچۀ ایران و روم بودند. همچنین علیرغم وجود شعرا کسی به تحصیل علم اهمیت نمیداد و در عربستان تنها هفده نفر باسواد پیدا میشد.



حضرت ابراهیم با بازسازی کعبه دین یکتاپرستی را در این سرزمین گسترش داد ولی بدبختانه تیغ تحریف در این سرزمین هم کار خود را کرد و کعبه به بتخانه تبدیل شد و مردم مراسم حج ابراهیمی را به گرد بتهایشان انجام میدادند.عدۀ قلیلی بر دین ابراهیم(ع) باقیمانده بودند و گروه اندکی هم یهودی،مسیحی و زرتشتی شده بودند.



میبینیم که پیامبر بزرگوار دین مبین اسلام، در شرایطی ظهور فرمودند که مذاهب پیشین به شدت دچار تحریف شده بودند و ظلم و جور و جهل به بشر آن روز روی آورده بود.در چنین شرایطی نبی مکرم اسلام در بین یکی از بیعلم ترین و ضعیفترین اقوام زمان خود، به بعثت رسید تا بار دیگر چراغ آگاهی و دانش را بیفروزد و راه پیامبران پیشین از آدم(ع) تا عیسی(ع) را به پایان برساند و لکه های تحریف را از چهرۀ دین خدا بزداید.خداوند یگانه، مبعوثش فرمود تا مکارم اخلاق را گسترش دهد و حجت را بر مردم تمام کند.



منابع اصلی:



۱.تاریخ تحلیلی صدر اسلام دکتر علی اکبر حسنی



۲.سقوط قسطنطنیه برناردین کیلتی



۳.ایران در زمان ساسانیان آرتور کریستینسن



۴.شاهنامه ابوالقاسم فردوسی



۵.تاریخ ملوک و الرسل طبری



۶.پس از پنجاه سال دکتر شهیدی





















ارسال نظر برای این مطلب
این نظر توسط هر روز آخرین خبر استخدامی را برات اس ام اس میفرستیم در تاریخ 1393/10/09 و 4:10 دقیقه ارسال شده است

سلام وقت بخیر

اگه تمایل داری هر روز آخرین اخبار استخدامی شرکت ، سازمان های دولتی را دریافت کنی

می تونی به لینک زیر جهت فعال سازی بری

http://sms.mida-co.ir/newsletter/6/estekhtam

این نظر توسط دریافت پنل رایگان به همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 در تاریخ 1393/09/07 و 2:15 دقیقه ارسال شده است

باسلام خدمت شما مدیر عزیز

جهت ثبت نام پنل اس ام اس رایگان با همراه خط اختصاصی با پیش شماره 50005 می توانید به آدرس

http://50005.mida-co.ir

مراجعه نمائید.

منتظر حضور گرمتون هستیم

mida-co.ir

این نظر توسط پیشنهاد یک کسب کار هوشمندانه در تاریخ 1393/08/26 و 1:25 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما

این پیام احتمالا آینده ی تجاری شما را متحول خواهد کرد

شما می توانید با حداقل سرمایه ی اولیه ،

صاحب جامع ترین مرکز فروشگاهی و خدماتی شهرتان شوید

جهت کسب اطلاعات بیشتر به وبسایت WWW.IBP24.ORG مراجعه نمایید

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/07/02 و 1:36 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم
شما می توانید با عضویت در طرح همکاری فروش پنل و خطوط پیامکی از بازدید کننده وبلاک خود درآمد کسب کنید
ابتدا وارد آدرس زیر شوید و مراحل ثبت نام رو کامل نمائید
http://sms.mida-co.ir/hamkar
سپس وارد پنل کاربری شوید و از قسمت شبکه فروش و بازاریابی کد های مربوط به فروش پنل را در سایت خود قراردهید بعد از معرفی هر کاربر به شما 25 درصد سود فروش داده می شود
جهت کسب اطلاعات بیشتر به سایت زیر مراجعه نمائید
mida-co.ir
info@mida-co.ir

این نظر توسط سامانه پیامک در تاریخ 1393/04/20 و 3:57 دقیقه ارسال شده است

با سلام خدمت شما مدیر محترم

برای داشتن یک سامانه حرفه ای و رایگان همین حالا اقدام نمائید. سامانه sms5002.ir به شما یک پنل پیامک کاملا اختصاصی رایگان می دهد با این سامانه پنل ارتباطی جدیدی بین سایت و کاربران خود آغاز کنید. برای فعال سازی همین حالا اقدام نمائید.

جهت ثبت نام به آدرس زیر مراجعه نمائید

sms5002.ir/register.php

این نظر توسط رزرو هتل با 50 درصد تخفیف در تاریخ 1392/02/25 و 15:59 دقیقه ارسال شده است


رزرو هتل شیراز ، کیش ، قشم ، مشهد و تمام نقاط با 50 درصد تخفیف

لینک رزرو هتل بشه به egardesh.com

شماره تماس : 021-44151435 و 44155227-021



مشاهده اطلاعات بیشتر در www.egardesh.com

سامانه رزرواسیون مهر

راحت ، ارزان و با اطمینان خرید کنید

این نظر توسط مهاجرت ويزا تور مسافرت صرافي در تاریخ 1391/08/09 و 22:11 دقیقه ارسال شده است

پيشنهاد ويژه مدير وبلاگ به بازديد كنندگان:



سايت مجله خبري ايراني مهاجريست بهترين سايت اطلاع رساني از آخرين اخبار و مقالات و بانك اطلاعات در ضمينه هاي:

1. راهنماي مهاجرت, شرايط مهاجرت و دريافت ويزا

2. معرفي تورهاي مسافرتي معتبر

3. معرفي صرافي هاي معتبر

4. معرفي مراكز اقامتي, هتلها, مراكز خريد و جاذبه هاي توريستي تمام كشورها

5. راهنماي اخذ بورس تحصيلي رايگان از كشورها

6. معرفي فرصت هاي سرمايه گذاري داخلي و خارجي

و هزاران مطلب و اخبار به روز در ارتباط با صنعت گردشگري و توريسم, آموزش, تجارت و ... در اختيار بازديدكنندگان قرار ميدهد.



حتما از اين سايت جذاب بازديد نماييد.

WWW.MOHAJERIST.COM


کد امنیتی رفرش
اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 3
  • کل نظرات : 2
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 1
  • آی پی امروز : 7
  • آی پی دیروز : 21
  • بازدید امروز : 9
  • باردید دیروز : 1
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 11
  • بازدید ماه : 11
  • بازدید سال : 15
  • بازدید کلی : 701